فدراسیون بیلیارد و یک سال دوری از آن(۳)

فدراسیون بیلیارد و یک سال دوری از آن(۳)

به نام خداوند جان و خرد

خبری در سایت فدراسیون دیدم.
برگزاری مسابقات اسنوکر بانوان با ۱۳ نفر شرکت کننده.
قضاوت دربارۀ این خبر را به شما می سپارم که ببینید به چه پیشرفتی در بحث بیلیارد بانوان رسیده ایم.
هنوز دلخوشیم به ۹۰ مدال کسب شده که اگر  بدانیم از نظر سازمان های مربوطه چند درصد آنها در مسابقات تأیید شده کسب شده اند، آن وقت خواهیم فهمید که چه پیشرفتی داشته ایم.

باری، خوشحالم که در این آشفته بازار بیلیارد کشور به هیچ عنوان سهیم نبوده ام.
خوشحالم که در این گذار، در نابود شدن این ورزش هیچ نقشی نداشته ام.
ما نسل اول و دوم این ورزش به خوبی در کل کشور یکدیگر را می شناسیم.
بیایید در ذهن خود بکاویم که چند درصد از جمعیت ما اینک در مجموعۀ فدراسیون فعال اند و یا عملکرد فدراسیون مورد نظرشان است و یا فدراسیون به این درایت رسیده است که در جایگاه های مشاوره ای از آنها استفاده کند.

با مروری در سایت فدراسیون در هفته های اخیر که تازه با درایت و هوشمندی زیر مجموعه نوآوری شده بود، به وضوح دریافتم که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.
ثمره ای دیگر از یک دهه حضور ریاست فدراسیون که قاعدتاً برآمده از استان های کشور است . سهم استان ها را در سایت فدراسیون در کجا می توان یافت؟

رجوع کنید به سایت فدراسیون و قسمتی که مربوط به استان هاست.
در این سایت حتی نام، مشخصات و عکس رؤسای هیأت های استانی نیز دیده نمی شود. نه اکنون، که در گذشته هم اینگونه نبود.

بیاید وسیع تر بیاندیشیم؛

بولینگ و بولس دو رشته ای که فرزندان ناتنی این فدراسیون بوده اند؛ هیچ خبری از آنها در سال های متمادی نیست.

جای کردوانی بزرگ در رونق بخشیدن به بولینگ کشور خالیست؛ آن مرد شایسته

 

از حسین ونکی چه خبر؟ می دانید چه نقشی در آموزش نسلی از علاقه مندان به ورزش جذاب بولینگ داشته است؟

علی کریمی کجاست؟ او نیز به نشانۀ اعتراض به فعالیت های ریاست فدراسیون، کنار گذاشته شد.

 

بولس که دیگر هیچ،
تا چندی پیش به خاطر دارم که این رشته بین فدراسیون ما و فدراسیون ورزش های کارگری بلاتکلیف بود که هنوز هم هست.

راستی از ورزش های دانشگاهی چه خبر؟ مگر نه اینکه بخش اعظمی از ورزشکاران ما را جامعۀ دانشجویان تشکیل می دهد؟

از کمیتۀ پیشکسوتان فدراسیون هم که هیچ خبری نیست.کمیته استعدادیابی نیز همچنین.

در تصوراتم نیز نمی گنجید که روزی فدراسیون برای کمیته های خود، نیروی متخصصی را نداشته باشد.

این روزها که از مجموعه فدراسیون بیرون هستم، چیزهایی می شنوم، حرف هایی می خوانم که متعجب و متحیرم.

درود بر شرف احسان حیدری نژاد، علیرضا دوانلو، آرمین محمودی (که بحق طلای شرافت و غیرت سزاوار اوست)، رضا شکری، محمد اسکندری، فرهاد حق یاران ،آرمین قلی پور،علی فیض الهی و اکرم محمدی که لب به اعتراض گشودند.

درود بر جسارت و شرف کاوه زرعکانی عزیز، درود بر تمام داوران و همکاران عزیزم در تمام استان های کشور.

به واقع خورشید تا کی زیر ابر می ماند؟
این روزها تلاش می کنم کمتر نامم در مجموعه بیلیارد آورده شود چرا که شاید به ناروا اسیر برچسب هایی شویم که نمی دانیم.

بیایید با هم تصویری از این روزها را در ذهن نقش ببندیم و ایمان داشته باشیم که رسیدن به سرآغاز نظم، بی شک تجربۀ گذار از منتهای بی نظمی است. یعنی آنچه که امروز به وضوح در عملکرد فدراسیون در ارکان مختلف می بینیم.

پس ایمان دارم که روزهای روشن در راه است و از عزیزانی که این روزها در مجموعۀ فدراسیون مشغول هستند که شاید درصد اندکی از آنها هم نسل و بی شک

مابقی آنها شاگردان امثال من در کلاس های مختلف کشور بوده اند، درخواستی دارم که به گونه ای عمل کنند که روی بازگشتن به جمع بزرگان تخصصی و معنوی خود را در آینده ای بسیار نزدیک داشته باشند که در غیر این صورت جامعۀ آگاه بیلیارد کشور به هیچ عنوان آنها را نخواهد بخشید.

ادامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *